قهرمان محله | معلمی که با وصیت مادرش مدرسهساز شد
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۳۰۲۲۷
همشهری آنلاین - زهرا بلندی: از مادرش به عنوان مهمترین انگیزهدهنده برای آغاز مشارکت در مدرسهسازی یاد میکند، اما وقتی چکیده داستان زندگیاش را مرور میکنیم، نقش مادر در تمام قدمهای بزرگ و کوچکی که برداشته کاملاً پیداست.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
روزهای کودکی «حمیده ریحانی»، معلم ۵۶ساله، در مراسم مذهبی و گروههای خیریهای که در حسینیه خانوادگی و منزل توسط مادرش برگزار میشد، گذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اوایل کارش در یکی از مدارس منطقه ۹ بهعنوان دبیر ریاضی مشغول شده بود، اما مدام دنبال مدرسه در روستاها و نقاط محروم شهر میگشت تا بتواند برود آنجا و به بچههای کمتربرخوردار درس بدهد. جستوجوهایش نتیجه داد و توانست این کار خیر را در روستاهای باقرشهر و کهریزک شهرری شروع کند: «ساکن منطقه ۵ بودم و با وجود سختیهای راه، ۱۲ ساعت از موظفی تدریسم را در روستاهای منطقه ۲۰ میگذراندم. ۲سال بعد وقتی متوجه کمبود دبیر ریاضی در دیگر روستاهای این منطقه شدم، تصمیم گرفتم بهطور کلی در این محدوده خدمتگزار باشم. ۱۵سال کار معلمی را به این شیوه گذراندم و از سال ۱۳۸۳ وارد روستای مرتضیگرد منطقه ۱۹ شدم و طی این سالها بهترتیب در مدارس متوسطه اول شهید مفتح، سیدالشهدا(ع) و ذوالفقاری روستای مرتضیگرد و مدرسه روزبهانی محله نعمتآباد تدریس کردهام و بعد از راهاندازی هنرستان دخترانهای که به نام مادرم در روستای مرتضیگرد ساخته شد دیگر دبیر اینجا هستم.»
پوشاک نو؛ عیدی خانممعلم به دانشآموزانشکارهای خیر این معلم ریاضی برای دانشآموزان در تدریس خلاصه نمیشود. در بیشتر اعیاد سال، خودرو را پر از لباس و کفش میکند و میرود به مدارس محروم روستاهای شهر و کشور: «اول فقط با هدف تشویق شاگردان، جایزه برایشان پوشاک میخریدم، اما هرچه بیشتر در جریان چالهچولههای زندگی آنها قرار گرفتم، مثلاً وقتی میدیدم خرید لباس نو برای بعضی بچههای کلاسم تبدیل به یک آرزو شده، دلم خواست به شیوهای دیگر هم کمکشان کنم. از ۶سال پیش به بهانه اعیادی مانند عید غدیر، میلاد امام زمان(عج)، اعیاد ماههای رجب و شعبان، عید نوروز و... بین دانشآموزان لباس توزیع میکنم. بچههای مرتضیگرد من را خوب میشناسند، اما این کار را نه فقط برای بچههای آن روستا، بلکه برای بچههای هرمدرسه محرومی که نسبت به آن شناختی داشته باشم با دلوجان انجام میدهم. مثلاً همین چند وقت پیش ۵۰۰دست لباس فاخر بین دانشآموزان مدارس استثنایی یاسوج توزیع شد.»
ساخت ۲مدرسه به درخواست مادرهمه فعالیتهای خیرخواهانهای که در این سالها انجام داده است، مقدمهای شدند برای اقدام مهمی همچون مشارکت در ساخت ۲ مدرسه در روستای مرتضیگرد. کاری که وصیت مادرش بود: «حدود ۳سال پیش، بعد از فوت مادرم، متوجه شدم مادرم وصیت کرده با ارثیهاش مدرسه بسازیم. برای ادا کردن خواسته مادر، با مشارکت انجمن خیّران مدرسهساز منطقه۱۹ در ساخت ۲مدرسه مشارکت کردم و حالا هردو مدرسه پسرانه شهادت و هنرستان کارو دانش دخترانهای که به نام مادرم زندهیاد «فرشته چابکیرادفر» نامگذاری شده، به بهرهبرداری رسیده و فعالند.»
بعد از این اقدام انگار دیگر مدرسهسازی به مهمترین هدف زندگیاش تبدیل شد. ۲مدرسه در روستاهای شهرستان اندیکا و یک مدرسه در رباطکریم برای دانشآموزان استثنایی ساخته است. علاوه بر اینها، او در ساخت یک مدرسه در یکی از روستاهای اهر مشارکت داشته و برای ساخت مدرسهای دیگر در همان محدوده قرارداد نوشته است.
اشتغالزایی برای دانشآموزان هنرستانیبا رشد فعالیتهایش طی سالهای اخیر، حالا به عنوان رئیس شورای امور خیریه در اداره نوسازی مدارس استان تهران، رابط مجمع خیرین مدرسهساز شهر تهران و همچنین رئیس مجمع خیرین مدرسهساز اداره آموزش و پرورش منطقه۱۹ شناخته میشود. باوجود این همه مشغله هنوز خودش را در قبال بچههای مدرسهای که در آن تدریس میکند، مسئول میداند: «یکی دیگر از اهداف مهم من اشتغالزایی برای بچههای هنرستان است. بیصبرانه منتظرم چرخهای خیاطی مدرسه تأمین شود تا برای دخترانی که در رشته خیاطی در هنرستان تازهتأسیس مرتضیگرد تحصیل میکنند، اشتغالزایی کنم. میخواهم برایشان پارچه تهیه کنم و با خرید محصولاتشان و هدیه کردن آنها به دانشآموزان کمتربرخوردار از دانشآموزان مدرسه هم به نوعی حمایت کنم.»
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: معلمان نوسازی مدرسه و مدارس خیریه منطقه ۱۹ دانش آموز مادر منطقه ۲۰ روستای مرتضی گرد دانش آموزان مدرسه ساز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۳۰۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلم فداکاری که تصویرش در شبکه های مجازی منتشر شد | دوست ندارم بچهها یک لحظه هم به مهاجرت فکر کنند!
همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: محدثه شعبانی، معلم پایه اول ابتدایی، همان معلم فداکاری است که اوایل اردیبهشت ماه خبر و تصویرش در شبکههای مجازی وایرال شد. او که دریافت یکی از شاگردانش تحت عمل جراحی قرار گرفته است، کلاس درس را در خانه والدین او برگزار کرد. وقتی دانشآموز با معلمش، خانم محدثه شعبانی و دوستانش روبهرو شد، نتوانست خودش را کنترل کند و به رغم اینکه پزشک به او گفته بود، نباید به خودش فشار آورد، اما اشکی در چشمانش حلقه زد. او امروز خدا را شکر حالش خوب است و مانند گذشته سر کلاس درس حضور دارد. خانم محدثه شعبانی، معلم پایه ابتدایی مدرسه شهید غلامپور زاوین، از توابع کلات در استان خراسان رضوی است که به ابتکار خودش به بهانه عیادت، کلاس درس را در خانه شاگردش به اتفاق همه همکلاسی های او برگزار کرد. گفتوگوی ما با او خواندنی است.
اینکه ابتکار به خرج دادید و در دوران نقاهت پس از جراحی شاگردتان، کلاس درس را در خانه دانشآموزتان برگزار کردید، چگونه به ذهنتان رسید؟ کسی این مهم را به شما پیشنهاد کرد یا فکر و خلاقیت خودتان بود؟
قبلاً در دوران مدرسه، این اتفاق گهگاه برایمان رخ میداد. اگر مریض میشدیم و دوران مریضی به طول میانجامید، چون در محیط روستا درس میخواندیم، برخی معلمان به عیادت شاگردانشان میرفتند. این موضوع از همان زمان در ذهنم نقش بست. همواره دیده بودم که معلمان دیگر به عیادت دانشآموزانشان میروند. این دانشآموزمان هم از قضا خیلی احساسی است و البته در درس و کلاس بسیار فعالانه حضور دارد. دلش همواره برای دیگر دوستانش و دانشآموزان تنگ میشود. من البته قبلش خبرش نداشتم که او مریض است. روز قبل از اینکه به منزل آنها برویم، اردویی در مدرسه برگزار کردیم. وضع دانشآموزان را پیگیری کردم و متوجه شدم او حضور ندارد. از خواهرش پرسیدم و او گفت که تحت عمل جراحی قرار گرفته است. روز بعد که به مدرسه بازگشتیم، به اتفاق همه دانشآموزان کلاس و با پیگیریهای مدیر مدرسه شهید غلامپور تصمیم گرفتیم، به عیادت او برویم.
چه حالی به دانشآموزتان هنگام برگزاری کلاس درس به او دست داد؟
خیلی خوشحال شد. این صحنه به گونهای بود که وقتی در بدو ورود دانشآموزان وارد خانه والدینش شدند، اشک شوق در چشم این دانشآموز حساس حلقه زد.
خودتان چه حالی داشتید؟
من هم نتوانستم جلو بغضم را بگیرم. گریستم و او را بغل کردم.
عمل جراحی او چه بود و اکنون از نظر سلامتی در چه وضعی است؟
عمل فتخ داشت که از دو ناحیه او را جراحی کردند. الآن هم خدا را شکر حالش خوب است و به مدرسه میآید. او چند روز نمیتوانست به مدرسه بیاید و از این حیث اگر سراغش نمیرفتیم، حساسیتش کار دستش میداد و او را بیشتر اندوهگین میکرد. این عمل جراحی بین بچههای خردسال معمولاً رایج است.
چند روز از درس و مشق دور بود؟
سه روز که دوران نقاهت او به طول انجامید. از ۴، ۵ روز قبلش نیز به پزشک مراجعه میکرد. بعضی روزها دو ساعت نخست را در مدرسه حضور داشت، مادرش اجازهاش را میگرفت و او را نزد پزشک میبردند. اما ۶ روز نتوانست به مدرسه بیاید.
خصوصیات این شاگرد علاوه بر حساس بودنش چیست؟ علقه خاصی بین شما و این شاگردتان وجود دارد؟
بچه درسخوانی است. باور کنید رابطهام با همه شاگردانم خوب است. دلم میخواهد مردم به عینه ببینند که آنها را از سر صدق و دوستی عاشقانه دوست دارم. بچهها هم مرا دوست دارند و تکتکشان فرقی با دخترهای خودم ندارند. این دانشآموز از نظر ذهنی خیلی باهوش است، فقط قدری بازیگوشی میکند که این هم در ذات بچههاست. اما بیشتر به خاطر اینکه دلش برای دوستانش تنگ شده بود، کار را انجام دادم. اهمیت درس دادن چندان ضرورت نداشت. شاید طی کلاس درس هم میشد این عقب افتادن از درس و مشق را جبران کرد اما دوست داشتم یکی از نشانههایی که به بچهها درس دادم، در خانه والدین او هم برای او به اتفاق دیگر بچهها تکرار کنیم.
آن روز چه درسی دادید؟
«ث» ثریا را به او درس دادم. عرض کردم که البته عمده هدف ما عیادت و روحیه بخشیدن به او بود که میدانم با موفقیت انجام گرفت و او هم بسیار خوشحال شد.
در روز معلم، آرزویتان برای دانشآموزنتان چیست؟ چه توقع و انتظاری از آنها دارید؟
آرزویم این است که همهشان درس بخوانند. پس از اینکه درس خواندند به میهنشان خدمت کنند، حال در هر شغلی که دوست دارند و به آن حرفه عشق میورزند. چه پزشک، چه معلم و غیره. دوست ندارم جوانها پس از طی کردن دوان تحصیل حتی یک لحظه هم به مهاجرت فکر کنند. دوست دارم همه آنها طعم واقعی سعادت را بچشند.
خانم شعبانی، اگر به گذشته بازگردید، باز هم شغل معلمی را انتخاب میکنید؟
بله، حتما. از بچگی عاشق شغل معلمی بودم.
چه شد که شغل معلمی را برای امرار معاشتان انتخاب کردید؟
فاصله تحصیلات دانشگاهیام تا قبول شدن در آزمون معلمی قدری زیاد شد. حدود ۵، ۶ سال طول کشید تا در آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شوم. اما از قبل قصد داشتم که معلم شوم. دورانی که میخواستم در کنکور شرکت کنم، در سال ۱۳۸۹ دانشگاه تربیت معلم نیرو نمیگرفت و از آنجا که من دانشآموز زرنگی بودم، در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته روانشناسی قبول شدم و مدرکم را از این دانشگاه دریافت کردم. بعدها که آزمون استخدامی برگزار شد، مرا پذیرفتند. در دوان راهنمایی معلم انگلیسیای به نام خانم فرقانی داشتم. انشالله هر جا هست خدا نگهدارش باشد. من او را خیلی دوست داشتم و انگیزه معلم شدن از زمان آشنایی با او درونم شکل گرفت.
چه چیزی در او دیدید که به دلیل او معلمی را انتخاب کردید؟
خیلی مهربان و دلسوز بود. با تشویقهایی که میکرد مرا تحت تأثیر قرار میداد. دو سال پیاپی هم معلمم بود. از همان زمان انگیزه یافتم که به شغل معلمی واقعی و بدون اما و اگر بیندیشم.
چه آمال و آرزویی در زندگیتان برای خودتان داشته یا دارید؟
با توجه به محدویتهایی که در زندگیام داشتم، آرزو دارم از نظر مکانی در جایی بهتر و با امکانات بیشتر زندگی کنم. مطمئنم خداوند هم این خواسته را برایم محقق خواهد کرد.
چه خواستهای از مسئولان دارید؟ چه خواستهای برای بچهها دارید؟
همانطور که خودتان میدانید کمتر به معلمها توجه میشود. معلمها نقش تعیین کنندهای در کشف و پرورش استعداد بچهها دارند. معلمان از نظر امکانات رفاهی در تنگنا قرار دارند. مخاطبان هوشمند شما میدانند که معلمان سرنوشت بچههای شما را رقم میزنند. دوست دارم بیشتر به قشر فرهنگی توجه شود تا دانشآموزان از همان ابتدا دغدغهمند تربیت شوند.
کد خبر 848169 برچسبها روز معلم معلمان خبر مهم مدرسه و مدارس استان خراسان رضوی استاد مطهری